ز کوی یارمی آید نسیم باد نوروزی(سومین نوروز با مهدیا جون)
خوشگل مامان عیدت مبارک
سلام دختر قشنگمعیدت مبارک خوشگلم،توی اولین روزای سال جدید مامانی از ته ته دلش آرزو میکنه وبلاگت امسال پر بشه از اتفاقات قشنگ و لحظات خوب.امیدوارم هر لحظه از سلامتی و سرخوشی و خوشحالی و آرامش و خوشبختی و برآورده شدن آرزوهامون و موفقیت هایی که توی این سال جدید داریم بنویسم.
این سومین بهاریه که با وجودت زندگی ما بهاری تر شده دخترم و هرسال با وجودت عاشقانه تر به استقبال بهار میریم.
امسال اولین سالی بود که برات هفت سین درست کردیم به خاطر همین وقتی هفت سین مون کامل شد خیلی ذوق کرده بودی وهمش می پرسیدی این چیه؟ هروقتم که ازت غافل میشدم زودی می اومدی سراغ هفت سین
دخترکم واسه هفت سین معنوی دلمون هم اولین سین سایه بابایی رو برای خودمون آرزو میکنمبعد سلامتی برای همه و خانواده هامون و خودمونبعدم سرور و شادی برای همه ودر کل همه سینهای خوبو آرزو دارم برای همه بعدم برای خودمون
سال نود و پنج هم با همه بدی ها و خوبیهاش تموم شد و سال نو وجدید شروع شده و من با تموم وجودم از خدا میخوام که سالهای سال خانواده مون در آرامش ،با سلامتی کامل و دل خوش کنار هم زیر یه سقف زندگی کنیم و بعد از اون شما خانوم خونه ی یه مرد خوبتر از خودت بشی و هفت سین خونه ی عشقت رو بچینی.انشاله
امسال عید دیدنی یه شب رفتیم خونه دختر عموی مامانی و شب خیلی خوبی رو باهم دیگه سپری کردیم. شب خیلی خوبی بود و حسابی بهمون خوش گذشت شما و سمیرا جون و سارا جون وصحرا کوچولو باهمدیگه کلی بازی کردید، ما هم تا دو صبح بیدار بودیم و حرف میزدیم .فرداش هم تا عصر خونشون بودیم و برای سیزده بدر رفتیم باغشون وحسابی خوش گذروندیم و کیف کردیم
اینم چند تا عکس نوروزی
دخترم هر لحظه خدا رو شکر میکنم به خاطر داشتنت و امیدوارم نوروزهای خیلی زیادی در کنار هم باشیم نفسم...انشاله
هفت سین خوشگلمون،که با کمک بابایی چیدیم
اینم سبزی پلو با ماهی شب عیدمون
و یه کیک خوشمزه به مناسبت روز مادر که عشقم مثل همیشه منو شرمنده کرد
اینم چندتا عکس از سیزده بدر