اخرین پست 94
دختر نازنینم بازهم طبیعت داره نو میشه و رنگ عوض میکنه،تغییر میکنه تا بفهمیم زندگی یعنی همین تغییرات یعنی همین عوض شدن ها.....
تو هم هر روز بزرگ میشی و تغییر میکنی درست مثل طبیعت
دیروزت شبیه امروزت نیست ..این یعنی بزرگ شدن تو ...یعنی رشد کردن تو
خوشحالم در کنارت این یک سال سپری شد یک سال با تمام سختی ها و شادی ها
خدا راشکر میکنم بابت این همه زیبایی
بابت مادر شدنم ..بابت اینکه دسته گلی مثل تو را دارم
بابت اینکه لیاقت بزرگ کردن تو را داشتم
خدایا ممنونم
18 ماهگیت همزمان شده بود با سومین سالگرد ازدواج مامان وبابا،که به خاطر همین دوتا
بهونه ی قشنگ یه جشن کوچولوی سه نفره گرفتیم
اما 18 ماهگی دخترنازم❤️❤️❤️
وقتی میگم پاهات کجاست؟پاهاتو بالا میاری و بلدی بگی پا
ازت که میپرسم چند سالته ؟☝️انگشت تو نشون میدی یعنی یک سالمه ولی هنوز نمیتونی بگی یک
وقتی هم که میگم عشقم کیه؟خودتو نشون میدی یعنی منم من
بازی مورد علاقه ی این روزهات هم خاله بازی،هرروز تو بازی هات مامان میشی و برای نی نی هات(عروسک هات)غذا درست میکنی و بهشون غذا میدی،وقتی هم که میخوای بخوابونی نی نیت رو میزاریش روی پاهات و براش لالایی می خونی
الان دیگه خودت به تنهایی می تونی زیپ لباستو باز کنی یا بعضی وقتها سعی میکنی خودت جورابتو بپوشی ولی نمی تونی
حس استقلال طلبیت این روزها خیلی داره زیاد میشه،مثلا خودت میخوای غذاتو بخوری یا دیشب که برای اولین بار خودت لباس تو انتخاب کردی و چه اصرار و گریه ای هم میکردی که حتما این لباسو میخوام یا وقتی که میخوای بخوابی دیگه دوست نداری تو بغلم بخوابی میخوای خودت تو تختت انقدر این طرف و اون طرف بشی تا خوابت ببره در حالی که تا همین یه ماه قبل حتما باید تو بغلم میخوابیدی،راستش این موقع ها خیلی دلم میگیره این قدر زود بزرگ نشو عزیزم،دلم برای این روزهای کودکیت خیلی تنگ میشه.
این هدیه های قشنگ رو هم مامان جونیات برات گرفتن و فرستادن،عکس شو اینجا برات گذاشتم تا وقتی بزرگ شدی ببینی که چقدر دوستت داشتن و براشون عزیز بودی،البته قبلا هم برات کلی هدیه فرستاده بودن ولی من تنبلی کردم عکس هاشو نزاشتم.این لباس قشنگ و کفش هاشو مامانی خودم برات گرفته
این لباس عروسکی نازم سوغاتی عمه جون
دستشون درد نکنه،ایشالا به سلامتی و شادی ازشون استفاده کنی