بای بای با پوشک
1396/1/1 بلاخره تصمیم گرفتم پرونده پوشک شدنت رو ببندم و برای همیشه با پوشک خداحافظی کنی برای همین یک روز بدون پوشک رو شروع کردیم
صبح که از خواب بیدار شدی پوشکت رو باز کردم و بردمت دستشویی و برات توضیح دادم که از این به بعد باید بیای دستشویی جیش کنی با کلی خوشحالی قبول کردی و میگفتی من بزرگ شدم و از این به بعد میام دستشویی جیش میکنم تا ساعت 11 هر نیم ساعت میبردمت دستشویی ولی متاسفانه هیچ خبری نبود،داشتم کارای خونه رو انجام می دادم که دیدم سر وصدات نمیاد اومدم دیدم بله دستشویی ت رو کامل تو شورتت کردیولی چون کم بوده فقط لباست رو کثیف کرده بود دلم میخواست بشینم زار بزنم،اما سعی کردم به خودم مسلط باشم و با شما بدرفتاری نکنم فقط بهت گفتم چرا نگفتی جیش داری که شما همش میگفتی مامانی لطفا منو ببخشیدخیلی با مزه میگفتی یه عالمه بوست کردم و دوباره بهت توضیح دادم ببین نرفتی دستشویی لباست کثیف شد اگه بری دستشویی جیش کنی دیگه لباست کثیف نمیشه اما تا بعداز ظهر دوبار دیگه هم رو شورتت جیش کردی تا این که داشتم شام درست میکردم و بازم دیدم سروصدات نمیاد این دفعه دیدم بدون این که به من بگی خودت رفتی دستشویی وبرای اولین بار تو لگنت جیش کردی کلی ذوق کردم وحسابی بوس بارونت کردم خودت هم خیلی خوشحال بودی و میگفتی مامان دیدی اومدم دستشویی دیگه لباسم کثیف نشده بعدم یه برچسب بهت جایزه دادم تا بزنی به دیوار دستشویی که خیلی خوشت اومد
بابا که از سر کار اومد وقتی براش تعریف کردیم که خودت دستشویی رفتی بابایی هم کلی تشویقت کرد و گفت جایزه برات دوچرخه میخره چون دیگه داخل شورتت جیش نمیکنی ودیگه پوشک نمیشی
تاشب سه بار دیگه هم رفتی دستشویی وداخل دستشویی جیشت رو کردی
و روز دوم پروژه گرفتن پوشکت که خیلی عالی بودی خیلیییییوقتی از خواب بیدار شدی پوشکت رو باز کردم و بردمت دستشویی وکارت رو انجام دادیتا ظهر،که یکدفعه وقتی داشتی بازی میکردی دیدم نشستی وهمش لباست رو روی شلوارت میکشی اومدم کنارت زدی زیر گریه و میگفتی مامان ببخشید واقعا نمیدونستم چی کار کنم فقط خدا رو شکر میکردم که قبلا فرش اتاقت رو جمع کرده بودم،سریع لباست رو عوض کردم و کف اتاقت رو تمیز کردم اما دیگه تا شب همش رفتی دستشویی جیش کردی و تقریبا یک روز بدون خطا رو پشت سر گذاشتی و الان خیلی حس خوبی دارم و ازت ممنونم که اینقدر همکاری کردی،اصلا فکر نمیکردم به این خوبی از پسش بربیای،امیدوارم این روند به همین خوبی ادامه داشته باشه و از این مرحله از زندگیتم به آسونی رد بشی.الانم دخترک مامانی خوابه البته با پوشک مهدیا جونم خیلی عاشقتم و به خدا الان که خوابی یه عالمه دلم برات تنگ شده.
خدای مهربونم فرشته های کوچولوی همه رو حفظ کن،دختر عزیز منم در پناه خودت حفظ کن و همیشه هواشو داشته باش.ازت ممنونم
عکسا در ادامه
اینم تصویر سرویس بهداشتی خونه ما بعد از پایان پروژه
سنجد مامان در حال تاب بازی البته بدون پوشک
اینم یه دوچرخه خوشگل جایزه بای بای پوشک