پیوندعاشقانمون پیوندعاشقانمون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
 دخترنازمون دخترنازمون، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

مهدیای خوشگلم

روز اول مهدکودک

1394/1/25 18:11
نویسنده : مامان هانیه
756 بازدید
اشتراک گذاری

 

                                                         سلام عزیز دل مامان

              میخوام از این روز قشنگی که باهم سپری کردیم برات بنویسم.

امروز صبح برای اولین بار باهم دیگه رفتیم مهدکودک البته این مهد کودک مخصوص نوزادان هست،دخترمنم که تا حالا یه نی نی هم سن خودش ندیده بود اولش که رفتیم داخل کلاس با دیدن اون همه نی نی خیلی تعجب کرده بودی و یه نیم ساعتی فقط بهشون نگاه میکردی اما کم کم برای خودت یه دوست پیدا کردی وشروع کردین باهم دیگه با زبون نی نی ها صحبت کردن و کلی باهم بازی کردین.

خسته هم که می شدی گریه میکردی منم بغلت میکردم وبا پستونکت ارومت میکردم.

وقتی ما مامان ها که باهم دیگه براتون شعر میخوندیم شما نی نی ها خیلی ذوق میکردین و همش می خندیدین ماهم از خوشحالی شما خوشحال میشدیم.

خیلی خیلی روز قشنگی بود

                               به امید روزی که دانشگاه رفتنت رو ببینم عزیزم 

نظرات (20)

مامان الی
26 فروردین 94 12:20
اولین روز مهدکوک رفتنت مبارک گلی خانم
مامان هانیه
پاسخ
ممنون خاله جونم
مامانی
26 فروردین 94 13:21
قربووووووووووووووووووون دخملک ناززززززززززز
مامان هانیه
پاسخ
مرسی خاله جون
مامان و بابای پارسا جون
26 فروردین 94 14:15
خوشکل خانوم مهد رفتنت مبارک انشاالله دانشگاه رفتنت
مامان هانیه
پاسخ
ممنون خاله جون مهربون
مامانی
26 فروردین 94 23:41
مبارک باشه عزیزم ایشاالله دانشگاه رفتنت
مامان هانیه
پاسخ
ممنونم خاله جون
مامان آنیسا
27 فروردین 94 9:02
مامانی هفت ماهگی خیلی زوده واسه مهد رفتن یه وقت دخملمون اذیت نشه ایشالا روزی دانشگاه رفتنت عزیزم
مامان هانیه
پاسخ
سلام عزیزم ممنون،فکرنکنم زود باشه منم فقط امتحانی رفتم تا ببینم دخترم اونجا رو دوست داره یا نه،ولی مهدیا خیلی خوشحال بود حتی وقتی اومده بودیم خونه تا یه ساعتی همش تو حال وهوای اونجا بود بازم تشکر از نظرتون
مامان سحر
27 فروردین 94 18:19
الهی فدات بشم که هفت ماهه شدیمامانش ایشالله دانشگاه رفتنش رو ببینی
مامان هانیه
پاسخ
سلام سحرجون ممنون انشالا تو هم دانشگاه رفتن کوچولوتو ببینی
مامان فرح
28 فروردین 94 13:45
عزیزم،کاش میتونستی بگی که مهد رو دوست داشتی یا نه،ولی مامانی فکر کنم واسه مهد رفتن خیلی زود دست به کار شدید،ولی امیدوارم همیشه دخملمون سالم باشه
مامان هانیه
پاسخ
سلام دوست خوبم ممنون،ان شالا کوچولوی شما هم همیشه سالم وسلامت باشه درمورد مهدکودک فکرکنم من واژه درستی به کار نبردم اونجا یه گروه هایی هست که بیشتر برای دور هم بودن مامان هاست واسه این که تجربه هامونو باهم به اشتراک بزاریم درکنارشم نی نی هامون باهم بازی میکنن فقط هفته ای 2 ساعته،اصلا خسته کننده نیست مهدیا هم خیلی اونجا خوشحال بود
مامان نازار
29 فروردین 94 0:24
الهی.... اولین روز مهد رفتنت مبارک خاله جون.... مامان مهدیا جونم..کاش کاش همینجور بود که میگفتید...دختری من نه شیر درست میخوره نه غذا..پدرم در آومده از بس برا 1 قاشق خوردن شعر میخونم شکلک در میارم....وایییی سخته سخت
مامان هانیه
پاسخ
سلام عزیزم ممنون امان از دست این کوچولوها،پس یسنا جونم مثل مهدیای ماست.تو عکسش انقدر قشنگ نشسته بود رو صندلی فکرکردم خوب غذا می خوره،ولی کار خوبی میکنی به صندلی عادتش می دی
مامان نازار
30 فروردین 94 7:39
سلام مامان هانیه جونم ... من اسم هانیه و ریحانه رو خیلی دوست دارم جالبه دو تا اسم از زمان بچگی تو ذهنم بود برا دختر آیندم یکی حنانه و این اواهخر نیایش که نزاشتن بابایشم ریحانه وحنانه تو گ زینه هاش بود ... ولی مهدیا رو تا حالا نشنیده بودم .. اولین باری که اومدم وبتون خیلی از این اسم خوشم اومد ... شاید اگه قبلا می شنیدم این اسم رو رو گل دخترمون می زاشتیم ... خدا برات حفظ کنه این خوشگل خانومو....
مامان هانیه
پاسخ
سلام مامان یسنا جون،خوبی؟ ممنونم خدا همه نی نی ها رو برای مامان وبابا هاشون حفظ کنه. منم قبل از این که اسم دخترمو مهدیا بزارم این اسمو نشنیده بودم وقتی داشتیم برای دخترمون دنبال اسم می گشتیم اتفاقی تو اینترنت دیدم خیلی خوشم اومد چون بابایشم این اسمو دوست داشت تصمیم گرفتیم اسم دخترمون رومهدیا بزاریم من که عاشق اسم دخترمم خیلی تکه،ولی خداییش اسم یسنا رو هم خیلی دوست دارم خیلی قشنگه
آبــــــــــجی ومــــــامــــــان پــــــــارسا
30 فروردین 94 18:31
_______________¶¶¶¶¶¶ __________¶¶¶¶¶¶¶¶__¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ [█]¶¶¶¶¶ ____¶¶¶¶¶ [█] ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ _____¶¶¶¶¶¶¶`▼´¶¶¶¶¶¶ ______¶¶¶¶¶¶¶·♥·¶¶¶¶¶ __¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤ __¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¤I T.’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤’¤¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶____ ¶¶¶¶¶’¤’¤’¤’¤’¶¶¶¶¶____ ¶¶ ¶¶_____ ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶____¶¶ _¶¶___¶¶¶¶¶________¶¶¶¶___¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶___________¶¶¶¶¶¶ (♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥)¤ª˜¨¨¨¨˜ª¤(♥) وبلاگـــــــــــــت عالـــــــــــیه..........
مامان هانیه
پاسخ
ممنون عزیزم وبلاگ شماهم خیلی قشنگه
مامان لیلا
30 فروردین 94 20:52
سلام عزیزم ، ممنون که به ما سر میزنید با اجازه لینکتون میکنم.
مامان هانیه
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم باعث افتخاره،منم شما رو لینک میکنم
خاله مهتاب
30 فروردین 94 22:16
روز اول مهدت مبارک خانمیییی..ایشالا روزه فارغ تحصیلیت نفسییی...
مامان هانیه
پاسخ
ممنون خاله مهتاب عزیز
مامان نازار
31 فروردین 94 7:33
سلام خاله هانیه جونم ... چرا نمی نویسید دیگهدر مورد مهدیا خانمی ...منتظریما
مامان هانیه
پاسخ
سلام عزیزم مرسی که همیشه به وبمون سر میزنی فعلا خیلی سرم شلوغه اما به زودی میام و مینویسم
مامان لیلا
31 فروردین 94 12:15
حلول ماه رجب مبارک.
مامان نازار
2 اردیبهشت 94 7:37
خاله هانیه جونم کجایی پس .. بیا از دوستم برامون بنویس عکس بزار من ببینمش با هم دوست بشیم ...
مامان هانیه
پاسخ
باشه عزیزم به زودی دوباره می نویسم
مامان مرساناومثل هیچکس
2 اردیبهشت 94 18:04
ای جونم کاش یه عکس از مهدکودک دخترمون میزاشتید
مامان هانیه
پاسخ
سلام عزیزم حتما میزارم
مامان لیلا
3 اردیبهشت 94 22:25
امشب لیلة الرغائب شب برآورده شدن حاجات است٫همه با هم: "اللهم عجل لولیک الفرج"
خاله ی مهربون
5 اردیبهشت 94 19:15
http://parparook.niniweblog.com/post3564.php
مامان هانیه
پاسخ
ممنون خاله ی مهربون خیلی وقت بود دنبال این کد میگشتم
مامان زهرا
5 اردیبهشت 94 19:35
چه وبلاگ خوبی!چ دخمل نازی!خوب کاری کردی بردیش کلاس.مثل دختر من نشه ی وقت .همش دوس داره من باهاش باشم همه جا😍😍😍ممنون ک ب ما هم س زدی.😙😙😙
مامان هانیه
پاسخ
سلام عزیزم ممنون،اره منم فکرمیکنم کلاس خیلی خوبه،از این که اومدی پیشم خوشحال شدم بازم بیا نی نی گلتم از طرف من ببوس
پگاه
27 شهریور 94 18:40
اولین روز مهد کودک رفتنت مبارک خوشگل خانم